تولدت مبارک

سلام مهدی جون.

از اونجایی که کیک تولد به خوردمون نمیدی، پس کادوهاتم باید اینجوری باشه!

این خاطره رو واسط گذاشتم، فقط نری واسه خلق تعریف کنی به ریشمون بخندنا

راستی یه چیزی، خانوم یزدانی .......... من ......... ولی توی ......، ..........


یادتونه من یه عادت خوبی داشتم، اونم این بود که کیفه کسی اگه دستم میومد یه سرکی توش می کشیدم(البته جلوی خوده طرف)، آخ که چقدر تو لجت در میومد، حتی اگه یکی از هزار تا زیپ کیفت باز میشد صورتت در حد لبو قرمز میشد.

از بخت بد ما، توی یکی از جلسات الکترونیک صنعتی ترم 4 که با الکترونیکی های ترم پایینی برگزار میشد و حدود نیم ساعت قبل از کلاس تمام صندلی های کلاس پر بود، وقتی من طبق معمول دقایقی قبل از شروع شدن کلاس رسیدم، دیدم که همه ی صندلی ها پره ولی علیرضا صفوی و مهدی قاسمی و محمد نوروزی واسه خودشون جا گرفته بودند.

رفتم پیششون به علیرضا دامه برکاته، گفتم که چرا واسه من جا نگرفتین، گفت ما هم دیر رسیدیم، بعد یه نگاهی انداختم دور و برم و کیفش رو دیدم، نشستم اونجا که یخورده حالشو بگیرم، کیفشو برداشتمو طبق عادت داشتم یه چرخی داخلش میزدم که یهو یه یارو اومد جلوم و گفت:




چیزی میخوای تو کیفه من

اون سه تا نامرد داشتن از خنده میترکیدن و منه بیگناه این وسط داشتم از خجالت آب .........

نظرات 4 + ارسال نظر
حسن مجیدی 1389/07/18 ساعت 11:20 ق.ظ


حقته کلی حال کردم!!!!!!!!!!!!

به من که نخندیدی، ها ها ها ها ها ها.
خوب خندیدی دیگه، چه کار میشه کرد، خوش باشی

مهدی صورتی 1389/07/18 ساعت 12:13 ب.ظ

حقته جونور هرچی سرت بیاد حقته
نوش جونت راستی گفته بودی که حاشا میکنی
دادی همشو حالا؟

توف سربالا بود
ندادم هنوز.
ای که به تو رووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووحت

سلام عرض شد
از جو صمیمی و باحالتون آدم لذت میبره
دوستی هاتون مستدااااااااااااااااااام
خوش باشید

سعید شمس 1389/07/19 ساعت 12:01 ق.ظ

خیلی باحال بود.............
من اشتباه کردم سوتی من بزرگترین سوتی نبوده این سوتی که تو دادی ته خنده بوده.
ها ها ها.....


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد